مداحی شهادت حضرت معصومه سید جعفر طباطبایی 1389 اسفند

روضه حضرت معصومه ع

ذکر علی علی علی علی

ذکر علی 2

شور 1

شور 2

یا مقلب القلوب شور

هو بکشید نعره زنید یک صدا یا حیدر شور

سینه زنی سبک جدید

8 شب شور و عزا در محفل ماتمکده حضرت زهرا س

از تاریخ ۲۵/۲/۱۳۹۰ الی ۳/۳/۱۳۹۰

بمناسبت ایام فاطمیه مراسم ذاکر اهل بیت سید جعفر طباطبایی به شرح زیر می باشد :

۱۰ شب شور و عزا

آدرس میدان قدس خیابان مدرس بعد از سرچشمه ۱۵۰ متر مانده به فلکه دکتر فاطمی دست راست

هیئت جنت الزهرا اصفهان

http://www.pic.iran-forum.ir/images/7hfu4kbmjip83dkias06.jpg


شهادت حضرت فاطمه الزهرا 1390 خ زینبیه اصفهان - حاج حسین سیب سرخی

مداحی فاطمیه ۱۳۹۰ با نوای گرم حاج حسین سیب سرخی

 همه فایل ها ارزش دانلود دارند      

فایل صوتی 1

فایل صوتی 2

فایل صوتی 3

فایل صوتی 4

 فایل صوتی 5

فایل صوتی  6

فایل صوتی 7

فایل صوتی 8

التماس دعا  ////////

جلسه شام شهادت حضرت فاطمه زهرا

با سلام به علاقمندان و دوستداران اهل بیت :

جلسه امشب سید جعفر طباطبایی مصادف با شام شهادت حضرت زهرا تاریخ شنبه 17/2/90

سوگواری نمایشی کاش یک افسانه بود از نماز مغرب و عشا سخنران : حجت الاسلام معمار منتظرین

مکان : خ شیخ صدوق جنوبی انتهای خ ازادی زمین ورزشی مدرسه شهید بهشتی


مداحی از فاطمیه سال 1389 سید جعفر طباطبایی

 

دانلود
دانلود 1
دانلود 2
دانلود 3
دانلود 4
دانلود 5

مراسم های سید جعفر طباطبایی در دهه سوم فاطمیه


کربلایی فرهاد محمدی


مراسم های سید جعفر طباطبایی در دهه سوم فاطمیه 

3 شب شور و عزا در محفل هیئت الغدیر 

سخنران حجه الاسلام محسن قبادی

مداحان کربلایی سید جعفر طباطبایی

کربلایی فرهاد محمدی ( از بروجرد )

عادل افشاری

زمان 8 الی 10 اردیبهشت / ساعت 9 شب

مکان خ سروش روبروی مسجد الغفور کوی شهید بحری

التماس دعا 


به آسمان رود و كار آفتاب كند

فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى روايت كرده : يكى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معيشت در تنگنا و دشوارى غير قابل تحملّى بود . روزى از روى شكايت و فشار روحى كنار ضريح مطهّر حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام)عرضه مى دارد : شما اين لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بى بديل را به چه سبب در حرم خود گذارده ايد ، در حالى كه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم ؟!

شب اميرالمؤمنين (عليه السلام) را در خواب مى بيند كه آن حضرت به او مى فرمايد : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اينجا همين نان و ماست و فيجيل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى بايد به هندوستان در شهر حيدرآباد دكن به خانه فلان كس مراجعه كنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو :

به آسمان رود و كار آفتاب كند .

پس از اين خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهيد !!

بار ديگر حضرت را خواب مى بيند كه مى فرمايد : سخن همان است كه گفتم ، اگر در جوار ما با اين اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت كن ، اگر نمى توانى بايد به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى و به او بگويى :

به آسمان رود و كار آفتاب كند

پس از بيدار شدن و شب را به صبح رساندن ، كتاب ها و لوازم مختصرى كه داشته به فروش مى رساند و اهل خير هم با او مساعدت مى كنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حيدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گيرد ، مردم از اين كه طلبه اى فقير با چنان مردى ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى كنند .

وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى كنند مى بيند شخصى از پله هاى عمارت به زير آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گويد :

به آسمان رود و كار آفتاب كند

فوراً راجه پيش خدمت هايش را صدا مى زند و مى گويد : اين طلبه را به داخل عمارت راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببريد و او را با لباس هاى فاخر و گران قيمت بپوشانيد .

مراسم به صورتى نيكو انجام مى گيرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذيرايى مى شود . فردا ديد محترمين شهر از طبقات مختلف چون اعيان و تجار و علما وارد شدند و هر كدام در آن سالن پرزينت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى كه كنار دستش بود ، پرسيد : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پيش خود گفت : وقتى به اين خانواده وارد شدم كه وسايل عيش براى آنان آماده است .

هنگامى كه مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نيز پس از احترام به مهمانان در جاى ويژه خود نشست .

آنگاه رو به اهل مجلس كرد و گفت : آقايان من نصف ثروت خود را كه بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلك و منزل و باغات و اغنام و اثاثيه به اين طلبه كه تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم ، و همه مى دانيد كه اولاد من منحصر به دو دختر است ، يكى از آنها را هم كه از ديگرى زيباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دين ، هم اكنون صيغه عقد را جارى كنيد . چون صيغه جارى شد طلبه كه در دريايى از شگفتى و حيرت فرو رفته بود ، پرسيد : شرح اين داستان چيست ؟

راجه گفت : من چند سال قبل قصد كردم در مدح اميرالمؤمنين (عليه السلام) شعرى بگويم ، يك مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر را بگويم ; به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه كردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ايران مراجعه كردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر كيميا اثر اميرالمؤمنين (عليه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر كردم اگر كسى پيدا شود و مصراع دوم اين شعر را به صورتى مطلوب بگويد ، نصف دارايى ام را به او ببخشم و دختر زيباتر خود را به عقد او در آورم ، شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد ، ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست و كامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :

به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند

طلبه گفت : مصراع دوم از من نيست ، بلكه لطف خود اميرالمؤمنين (عليه السلام) است . راجه سجده شكر كرد و خواند :

به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند *** به آسمان رود و كار آفتاب كند

وقتى نظر كيميا اثر حضرت مولا ، فقير نيازمندى را اينگونه به ثروت و جاه و جلال برساند ، نتيجه نظر حق در حقّ عبد چه خواهد كرد ؟


 کتاب عبرت آموز  تالیف شیخ حسین انصاریان

بقیع بقیع بقیع !!!!!!

در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیز بن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله و سلم قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس  علیه السلام  و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق  علیه السلام  و بسیاری قبور دیگرپرداختند. ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق علیهم السلام  قرار داشت را از جا در آورده و بردند .

اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود. آنان در سال 1221 هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصرف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر  صلی الله علیه و آله و سلم و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند.

معنای نام « فاطمه » چیست ؟

معنای نام « فاطمه » چیست ؟

روایات گوناگونی در مورد نامگذاری آن حضرت به این نام مبارک نقل شده است که ما پیش از ترسیم این روایات خاطر نشان می‌سازیم که؛ نام مقدّس فاطمه از واژه «فطم» که به معنای بریدن و جدا کردن است، برگرفته شده است. بر این اساس هنگامی که گفته می‌شود:

«فطمتِ الامُ طفلها» و یا «فطمت الحبل» به این معناست که مادر، کودک خویش را از شیر برگرفت و یا ریسمان بریده شد.

علاّمه مجلسی در این مورد می‌گوید:

چه بسیار که اسم فاعل به مفهوم اسم مفعول می‌آید. برای نمونه: «سرٌّ کاتم» و «مکانٌ عامر» که به مفهوم مکتوم و معمور، یعنی پوشیده داشته شده و آباد شده، آمده است. همان‌گونه که در قرآن شریف نیز: فی عیشة راضیة» به معنای «فی عیشة مرضیة» آمده است.

و اینک برخی از روایات پیرامون این نام مقدّس:

پیروان او از آتش در امان داشته شده‌اند

ششمین امام نور از پدران گرانمایه‌اش و آنان از پیامبر گرامی آورده‌اند که فرمود:

ان جبرئیل قال له: ... سُمّیت فاطمة، فی الارض، [لانها] فطمت شیعتها من النار. (1)

فرشته وحی برای او پیام آورد که: این دخت گرانمایه در زمین، «فاطمه» نامگذاری شد، چرا که پیروان راستین او از آتش دوزخ در امان داشته شده‌‌اند.

خدا، او و پیروانش را از آتش در امان داشته است

هشتمین امام نور از پدران گرانقدرش و آنان از پیامبر آورده‌‌اند که فرمود:

یا فاطمة أتدرین لمَ سُمّیتِ فاطمة؟ فاطمه جان! می‌دانی چرا به این نام، نامگذاری شده‌ای؟

قال علی علیه‌السلام: لمَ سُمّیتِ؟ امیرمومنان پرسید: چرا؟

قال: لانها فطمت هی و شیعتها من النار.(2) فرمود: بدان دلیل که او و پیروان راستین‌اش از آتش دوزخ در امان داشته شده‌اند.

و نیز فرمود:

سمّیت فاطمة لان الله فطمها و ذریّتها من النار، من لقی الله منهم بالتوحید و الایمان بما جئت به(3)؛ او فاطمه نامیده شده چرا که خدای جهان‌آفرین او و هر کدام از نسل پاکش که خدای را با توحیدگرایی و ایمان به آنچه من آورده‌ام، دیدار کند، همه را، از آتش در امان داشته است.

و نیز از پیامبر آورده‌اند که فرمود:

انّما سمّیت ابنتی فاطمة، لان الله فطمها و ذرّیتها و محبّیها عن النار(4) ؛ دخترم فاطمه تنها بدین جهت به این نام مقدّس نامیده شد که خدا او و نسل پاک و دوستداران واقعی‌اش را از آتش دوزخ در امان داشت.

و نیز از پنجمین امام نور آورده‌اند که فرمود:

در روز رستاخیز فاطمه علیهاالسلام بر نزدیک در دوزخ می‌ایستد و نیایش‌گرانه رو به آسمان می‌گوید:

الهی و سیدی، سمّیتنی فاطمة، ... (5)

خدای من! سالار من! شما نام مرا فاطمه برگزیدی و به مهر خویش مرا و دوستداران نسل مرا از آتش در امان داشتی. بار خدایا! وعده تو حقّ است و تویی که در وعده‌هایت تخلّف نمی‌ورزی.

از جانب خدا ندا می‌رسد که:

هان ای فاطمه! درست گفتی، من تو را بدین نام نامگذاری کردم و تو و دوستداران تو و نسل تو را که ولایت تو و نسل تو را داشته باشند، همه را از آتش دوزخ در امان داشته‌ام. درست می‌گویی، وعده‌ام حقّ است و من در وعده‌های خویش تخلّف نمی‌ورزم ... .

او را از هر ناپسندی در امان داشت

از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:

آیا می‌دانید مفهوم واژه «فاطمه» چیست؟

یکی از شاگردان آن حضرت می‌گوید، گفتم: سرورم شما بفرمایید چیست؟

فرمود: یعنی او از بدی‌ها و ناپسندی‌ها جدا شده است.

آنگاه فرمود: اگر امیرمومنان با او پیمان زندگی مشترک امضاء نمی‌کرد، از آدم گرفته تا روز رستاخیز، در کران تا کران زمین، همتا و همشأنی برای او پیدا نمی‌شد.

گفتنی است که این روایت را گروهی از دانشمندان و محدّثان اهل تسنّن از جمله: «ابن شیرویه دیلمی» از «امّ سلمه»، آن بانوی با شخصیّت آورده است که می‌گوید: «پیامبر فرمود: اگر خدا علی را نیافریده بود، برای «فاطمه» همشأنی نبود.»

این مطلب را خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین» ، ترمذی در کتاب «مناقب»، مناوی در «کنوز الحقایق»

و قندوزی در «ینابیع المودّة» از «امّ سلمه» و از «عبّاس» عموی پیامبر روایت کرده‌اند.

برکت شناخت او

از ششمین امام نور آورده‌اند که:

دخت فرزانه پیامبر فاطمه علیها‌السلام، بدان دلیل به این نام مبارک نامیده شد که آفرینش از شناخت و معرفت او برگرفته شده است. (6)

و انّما سُمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها. (7)

امتیاز او بر دیگران

از پنجمین امام نور حضرت باقر علیه‌السلام آورده‌اند که فرمود:

آنگاه که فاطمه علیها‌السلام ولادت یافت، خداوند به فرشته‌ای وحی فرمود که نام «فاطمه» را بر زبان پیامبر جاری سازد. از این رو پیامبر گرامی به خواست خدا نام گرانمایه او را «فاطمه» نهاد. سپس خدا به آن بانوی با فضیلت فرمود: من به وسیله دانش و بینش، تو را از دیگر بندگان جدا ساخته و بر همه آنان برتری بخشیدم و تو را پاک و پاکیزه ساختم.

آنگاه امام باقر علیه‌السلام فرمود:

به خدای سوگند که خدا این بانوی گرانمایه را به وسیله دانش و بینش از دیگران ممتاز ساخت و از همان عالم «ذر» او را پاک و پاکیزه قرار داد.

-------------------

پی نوشت‌ها:

1- بحارالانوار، ج 43، ص 18.

2- بحارالانوار، ج 43، ص 14/ ذخائر العقبی، ص 26، چاپ قاهره / ینابیع المودة، ص 194 .

3- بحارالانوار، ج 43، ص 14.

4- ینابیع المودة، ص 397، چاپ استامبول/ نور الابصار، ص 41، چاپ مصر .

5- بحارالانوار، ج 43، ص 15 .

6- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .

7- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .

فرزندان شيطان

فرزندان شيطان

      

نام فرزندان شیطان

از جمله مسائلی که در بحث و بررسی واژه "شیطان" مطرح کردنش ضروری است این است که : آیا شیطان این موجود وسوسه گر دارای ذریه و اولادی است؟ و در گمراه ساختن و به ضلالت کساندن افراد از غیر خود کمک می گیرد ؟ و یا آنکه مسئله ذریه و اولاد برای وی چیزی است نادرست و در به ضلالت کشاندن انسان ها خودش است و خودش؟

در پاسخ این گونه پرسش ها با توجه به مفاد آیات قرآنی و گفتار ائمه معصومین (ع) باید گفت: به یقین شیطان دارای ذریه و اولاد است و در گمراه کردن افراد نیز تنها نیست. برای اثبات صحت این گفتار دو آیه از قرآن و یک روایتی از امام صادق (ع) ذیلا ذکر مکنیم:

- در آیه 27 سوره اعراف می خوانیم : " انه یریکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم": شیطان ودار و دسته اش شما را از محلی میبینند که شما آنها را نمی بینید.

-در آیه 50 سوره کهف نیز می خوانیم : " افتتّخذنه و ذریّته اولیا من دونی و هم لکم عدوّ " : آیا او -شیطان-و ذریه اش را دوستان غیر از من میکیرید حال آنکه آنها به شما دشمن اند".

قطعا هر فرد منصفی با کمی دقت در مفاد ای دو آیه وهمچنین با تمجه به تعبیرات : "قبیله" ، "ذریه" ونیز ضمیر های جمع در : "لاترونهم ، هم ، لکم" در خواهد یافت که شیطان دارای اولاد و ذریه است و در گمراه شاختن افراد تنها نیست.

-امام صادق(ع): قسم به خداییکه محمد (ص) را به حق فرستاد عفریت و ابلیس ها بر مومن بیشتر از زنبوران بر گوشت اند!، ولی مومن از کوه محکمتر است زیرا کوه را با تبر می توان تراشید ولی مومن از دین خود کم نمی کند.

 البته تعداد اولاد و ذریه شیطان به لحاظ عدم محدودیتشان در هیچ موردی بیان نشده ، و انتظار تعیین تعدادشان نیز یک انتظار غیر عاقلانه به نظر می رسد.

فقط در بعضی از نوشته های مورخین ومحدثین شیعه نام بعضی از ذریه های ابلیس و شیطان ذکر گردیده ما نیز ذیلا آنها را ذکر می کنیم :

1-      "ابیض" که مردم را به خشم در می آورد.

2-      "وهار" که در خواب مومنین را آزار می کند و باعث اندوهشان می شود.

3-      "قفندر" که هر کس در خانه اش به مدت چهل روز "طنبور" نوازدوی بر تمام اعضایش می نشیند و غیرت را از او زایل می کند.

4-      "رکتبور" که موکل بازار هاست و سخن های لغو و بیهوده و قسم دوروغ و ستایش وتعریف های بی جا از متاع کردن را برای مردم زینت می دهد .

5-      "لاقیس" که وی موکل است در طهارت و نماز مردم را به وسوسه اندازد.

6-      "هفاف" که وی نیز موکل است ، مردم را در صحراها و بیابان ها اذیت رساند آنها را وسوسه کند.

7-      "ثبر" که مسئولیت گولاندن مصیبت زدگان و وادار ساختنشان به لطمه زدن ، و خراشیدن صورت، و چاک زدن گریبان را عهده دارد.

8-      "اعور" که وی با تحریک قوا و غریزه شهوانی مرد و زن و با شیوه موذیانه اش آن دو را به عمل ناشایست "زنا" وامی دارد.

9-      "داسم" که وی موظف است هر وقت مردی که بدون ادای سلام و جاری نمودن ذکر خدای تعالی وارد خانه می شود به همراهش داخل خانه شود ، و بین او با خوانواده اش ایجاد فتنه و نزاع کند ، و اگر آن مرد بدون گفتن نام خدا به خوردن طعام مشغول شود با وی غذا خورد.

10-   "مطرش" که مسئولیت جعل اخبار دروغ و خالی از حقیقت و جاری ساختن آن گونه اخبار را بر سر زبان های مردم به عهده دارد.

11-   "تمریح" که امام صادق(ع) فرمود: برای ابلیس (در گمراه ساختن افراد) کمک کننده ای است به نام "تمریح" که وی هنگام فرا رسیدن شب بین مغرب و مشرق را از وسوسه کردن مردم پر می کند.

12-   "قزح"،"ابن کوا" از امیر المومنین(ع) از " قوس قزح" سئوال کرد ، حضرت فرمود: "قوس قزح" مگو، زیرا "قزح" نام شیطان است ، بلکه بگو " قوس الله" و "قوس الرحمن".

13-   "زوال" مرحوم کلینی از "عطیه ابی المعزام" روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق(ع) بودم و از مردانی که دارای مرض "ابنه" بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمود:... "زوال" پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند و آنها مبتلا به آن مرض می شوند...

14-   "لاقیس" یعقوب بن جعفر گفت: مردی از حضرت صادق(ع) از مساحقه(آمیزش) زن با زن دیگر سئوال کرد و حضرتفرمود: "راکبه و مرکوبه" هر دو ملعونند. پس از آن فرمود: خدا بکشد "لاقیس" دختر ابلیس را که چه عمل زشتی را برای زن ها آورد. آن مرد سائل گفت: این عمل از اهل عراق آمده است. حضرت فرمود: سوگند به خدا که این عمل در زمان رسول خدا بوذ، قبل از آنکه عراق باشد.

15-   "متکون" که با تغییر شکل و خود را به صورت بزرگ و کوچک در آوردن مردم را گول میزند وبا این وسیله آنان را وادار به کناه می کند.

16-   "مذهب" که به صورت های مختلف ممثّل می شود ، مگر به صورت پیغمبر وبا وصیش.

17-   "خنزب" که بین شخص نماز گذار و نمازش حایل می شود، یعنی توجه قلب را از وی بر طرف می کند.

 در خبر است که "عثمان بن ابی العصر بن بشر" در خدمت

حضرت رسول اکرم(ص) عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت

من حایل می شود. حضرت فرمود: نام آن شیطان "خنزب"

 است، پس هر زمان از او ترسیدید به خدا پناه ببرید...

با توجه به مفاهیم عبارات و جملاتیکه ذکر گردیده درمی یابیم که

 ابلیس و شیطان به صورت یک فرمانده ویران گر است که نقش

فرماندهی را به عهده دارد و این ذریه هایش هستند که در اجرای فرمانش می کوشند، و با تلاش ها

 و شیوه های گوناگونشان و با تغییر شکل هایشان جوامع انسانی

 را به ضلالت و بد بختی می کشانند.

حيله گر قرن۲۱ ?????????؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!

حيله گر قرن۲۱

او جذاب است و خوش اندام
او تابع آخرين مد است
او هرگز موقعيت راخراب نميکند
و هيچ قراري را بر هم نمي زند
او اصلا کسل کننده نيست
راه رفتنش را بنگر
او شيطان قرن 21است
او شيطان  قرن 21است
او را نه اشکي است و نه ترسي
او را نه سالهاي تباه شده اي است و نه زمان هدر رفته اي
او مکار قرن 21 است
او ملکهء خونسردي است
و بانوي که منتظر ميماند
مردان در مکتب او جايي نداشته اند
و در اين ترديدي نيست
او هيچگاه وقت خود را براي حرفهاي ابتدايي تلف نميکند
چون او حيله گر قرن 21است
او مکار  قرن21 است
او دنيا را درون جعبه اي پلاستيکي زنداني کرده 
او حيله گر قرن 21است
موجودي جهنمي  در کالبد دختري معصوم
و او به يقين تو را فريب خواهد داد
دوست من

صبح بی تو..

صبح بی تو..


صبحِ بی تو، رنگِ بعد از ظهر یك آدینه دارد
بی تو حتّی مهربانی حالتی از كینه دارد


بی تو می‌گویند: تعطیل است كار عشق‌بازی
عشق امّا كی خبر از شنبه و آدینه دارد؟


جغد بر ویرانه می‌خواند به انكار تو امّا
خاكِ این ویرانه‌ها بویی از آن گنجینه دارد


خواستم از رنجش دوری بگویم، یادم آمد
عشق با آزار، خویشاوندی دیرینه دارد


روی آنم نیست تا در آرزو دستی برآرم
ای خوش آن دستی كه رنگ آبرو از پینه دارد


در هوای عاشقان پر می‌كشد با بیقراری
آن كبوتر چاهی زخمی كه او در سینه دارد


ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می‌گشاید
آنكه در دستش كلید شهر پر آیی

شهادت مادر افسانه نیست...

شهادت مادر افسانه نیست...

 

قال رسول اللَّه (ص): «... فتكون اوّل من يلحقنى من اهل بيتى فتقدم علىّ محزونة

مكروبة مغمومة مقتولة ».(فاطمه) اولين كسى از اهل‏بيتم مى‏باشد كه به من ملحق مى‏گردد،

پس بر من وارد مى‏شود، محزون، مكروب، مغموم، مقتول...

   بر بانوی مطهرمان گریه می کنیم

                              بر آن همیشه بهترمان گریه می کنیم

   با این دو زمزمی که خداوند داده است

                              بر آیه های کوثرمان گریه می کنیم

  بر روی بالهای سپید  ملائکه

                              بر آن کبود پیکرمان گریه می کنیم

 کُنجی نشسته ایم و کنار پیمبران

                              بردختر پیمبرمان گریه می کنیم

 بر لاله های بستر او خیره می شویم

                             بر آنچه آمده سرمان گریه می کنیم

 دیر آمدیم و حادثه او را ز ما گرفت

                              حالا کنار باورمان گریه می کنیم 

  قبل از حساب، صبح قیامت که می شود

                             اول برای مادرمان گریه می کنیم...

امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد:«اَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فيهِمْ مُحْسِنُ بْنُ عَلِيٍّ ( عليه السلام )

وَ في قاتِلِهِ، ثُمَّ في قُنْفُذَ، فِيُؤْتَيانِ هُوَ وَ صاحِبُهُ، فَيُضْرَبانِ بِسياطٍ مِنْ نارٍ، لَوْ وَقَعَ سَوْطٌ مِنهإ؛

خخ عَلَي الْبِحارِ لَغَلَتْ مِنْ مَشْرِقِها اِلي مَغْرِبِها، وَ لَوْ وُضِعَتْ عَلي جِبالِ الدُّنْيا لَذابَتْ

حَتَّي تَصيرَ رَماداً، فَيُضْرَبانِ بِها»

«نخستين كسي كه درباره او محكمه عدل در حكومت حقّه تشكيل مي شود، محسن

فاطمه است، بين او و قاتلش محكمه برگزار مي شود. قُنفُذ و اربابش (دوّمي) آورده

مي شوند و با تازيانه هائي از آتش شلّاق مي خورند. اگر يكي از آن شلاّقها بر دريا

زده شود همه اقيانوسهاي جهان از مشرق تا مغرب به جوش مي آيد. و اگر يكي

از آنها به يكي از كوههاي دنيا بخورد ذوب شود و تبديل به خاكستر مي گردد.

آن دو دشمن خدا با اين تازيانه شلاّق مي خورند.»

ای کاش بر آنچه سوخت مسمار نبود

لعن الله قاتلیک یا فاطمة الزهراء اللهم العن الجبت و الطاغوت

التــــماس دعــا

 

3 تا مداحی جدید تصویری

کربلایی حمید علیمی...
5:03 ، 0 بار مشاهده

سیب سرخی محرم 88...
3:18 ، 2 بار مشاهده

 

 

 

 

 

 

 

این مداحی رو هم بیاد زنده یاد حاج مجید سیب سرخی گذاشتم

زنده یاد حاج مجید سی...
3:38 ، 0 بار مشاهده

 

اینم یه سخنرانی و مداحی

فدک
4:20 ، 0 بار مشاهده
مهدی کمانی-عشق...
1:30 ، 2 بار مشاهده

حمید علیمی - پیشواز فاطمیه 1390

  نام فایل تعداد دریافت بازدید پخش دریافت متن
عمری بود دل می کشد چشم انتظاری ( زمینه ) 1664 1407  
آه از زخم دل من داغ تو قاتل من ( واحد ) 1365 1620  
ما به نام کربلا بی نامه ایم ( واحد ) 1256 1423  
در بهشتم شکسته شد زهرا ( شور ) 1805 1619  
هر جا که نشستیم بگفتیم همه عمر ( شور ) 1695 2230

مداحی از رسول عمو شاهی

لینک تصویر بزرگ

http://www.pic.iran-forum.ir/images/kr04gxfebsotwwwvxel0.jpg

مداحی